علایقنوع علمدانشواسطه اجتماعیقلمرو
کنترل فنیعلوم طبیعی( تجربی/ طبیعی)دانش فنی یا ابزاریکارطبیعتعلمیتاریخی/ هرمونوتیکیعلمیزبانجامعهرهایی و استقلالعلوم انتقادیرهاییاقتدار-
به نظر هابرماس « سرمایه داری متأخر» ( late capitalism) این معضلات را در قالب بحران های چهارگانه ( بحران اقتصادی، بحران عقلانیت، بحران مشروعیت و بحران انگیزش) نمودار می سازد که دائماً به یکدیگر بدل شده و از یک عرصه وارد عرصه دیگر می شوند. ( هابرماس، ۱۳۸۱) لذا برای رفع بحران های مدرنیته و تکمیل آن باید عقلانیت حوزه فرهنگ و اجتماع را مستقل از حوزه اقتصاد احیاء کرد؛ « عقلانیت ارتباطی»هابرماس، برخلاف پسامدرنیستها که اعتقادی به فرازبان و فرا روایت نداشته و هرگونه مفاهمه بین جزایر زبانی را ناممکن می دانند، معتقد است که امکان چنین تفاهمی در درون هر گفتمان و زبانی تعبیه شده است و لذا امری استعلایی نیست. براین اساس، کنش ارتباطی که در « حوزه عمومی» ( public sphere) صورت می گیرد، « عقلانیت ارتباطی» را که عقلانیتی سراسری است، احیاء می کند.
هابرماس با تمسک به این نوع عقلانیت ارتباطی معقتد است که حتی می توان اخلاق را عقلانی کرد و بدین وسیله با « گفت و گو» به « جنگ خدایان» خاتمه داد. اما این اخلاق، که به تعبیر کرایب « اخلاق آیین نامه ای» یا فرایندی( procedural) است، به محتوای یک هنجار معطوف نیست، بلکه به شیوه شکل گیری، بروز و ظهور آن توجه دارد. اگر این بروز و ظهور محصول یک بحث آزاد و دور از هر گونه قدرت باشد ( عقلانی باشد)، آن حکم ( اخلاق) عقلانی است و اگر این شرایط برقرار نباشد، آن حکم غیرعقلانی خواهد بود. بنابراین، « آنچه اهمیت پیدا می کند، چگونگی انتخاب اخلاقی است، نه چیستی آن.» ( کرایب، ۱۳۸۱: ۳۰۱)یک قانون تنها زمانی می تواند مدعی مشروعیت باشد که تمام کسانی که از آثار آن تأثیر خواهند پذیرفت بتوانند ضمن مشارکت در یک گفت و گوی عقلانی با آن موافقت کرده باشند.»
از عقلانیت هدفمند ” وبر” تا عقلانیت ارتباطی “هابرماس“
کنش گران در مدل ارتباطی نه تنها توانش می یابند تا سه رابطه جهانی را عرضه کنند ، بلکه توانش ارزیابی عقلانیت یا فقدان عقلانیت کنش های یکدیگررا به انطباق با تمامی سه مجموعه از معیارهای مربوط : حقیقت ، مشروعیت هنجاری و حقانیت ، به دست می آورند
در مدل ارتباطی امکانات بالقوه ای وجود دارد که تا اندازه در سایر مدل ها وجود دارد . چون هرکدام از آن ها تنها روی یک داعیه اعتبار و یک جهان رابطه ، متمرکز می شود . از سوی دیگر مدل ارتباطی به طور کامل می تواند ” ساختار درونی عقلانی ” روند نیل به توافق را تکمیل کند . و این توافق در مدل ارتباطی قابل فروکاستن به محاسبات راهبردی و تناسب داشتن با ساختارهای هنجاری ( عقلانیت زمینه ای ) نمی باشد