مسؤولیت ردّ بدل
چنانچه مقبوض به عقد فاسد تلف شود در صورتی که مثلی باشد مثل ان و در صورتی که قیمی باشد قیمت آن مضمون است و در این حکم جز از ظاهر اسکافی خلافی نقل نشده است. او حتّی در قیمی مثل را مضمون میداند.[1]
با توجه به اهمیت تعریف مال مثلی و قیمی ابتدا به تعریف مثلی و قیمی میپردازیم و سپس دلیل ضمان مثل در مثلی و ضمان قیمت در قیمی و مسایل مترتب بر آن ها را بیان خواهیم کرد.
گفتار یکم: تعریف مثلی و قیمی
عنوان مثلی و قیمی از مباحث بسیار مهم در فقه، حقوق و اقتصاد اسلامی میباشد. برخی کالاها روزگاری مثلی بودهاند، اما امروزه قیمی هستند و بر عکس. به همین دلیل، اندکی برداشت متفاوت از مفهوم این دو عنوان، موجب تفاوت اساسی در تطبیق هر یک از آن دو بر اموالی همچون گندم، گوسفند، ماشین و… خواهد. فقها در تعریف مثلی و قیمی تعابیر مختلفی به کار بردهاند از جمله:
شیخ انصاری از شیخ طوسی و ابن زهره و ابن ادریس حلّی و محقق و علاّمه و دیگران و احیاناً مشهور فقها نقل میکند که مثلی: «متاعی است که اجزایش از لحاظ ارزش برابر است.»
از تحریر نقل میکند که: «مثلی متاعی است که از لحاظ اجزاء همانند و از لحاظ صفات به هم نزدیک.»
از دروس و روضه نقل میکند: «متاعی است متساوی الاجزاء و المنفعه و متقارب الصفات.»
از غایه المراد: «مثلی متاعی است که در حقیقتِ نوعی اجزایش برابر است.»
از بعضی اهل سنّت نقل میکند: «متاعی است که به کیل و وزن اندازه گیری میشود.»
از بعضی دیگر از اهل سنّت این قید هم اضافه شده است: «مثلی را میتوان به طور سَلَم فروخت.»
از دیگری از اهل سنّت، این قید هم علاوه شده: «قسمت از مثلی را میتوان به قسمت دیگر فروخت.» و هکذا تعبیرات دیگر[2] پیداست در هر تعریف قیمی برابر مثلی است.
بر این تعریفات انتقادات بسیاری وارد شده است که در کتب فقهی به صورت مفصل بیان شده است ولی چون این تعریفات شرح اسم است نه بیان حقیقت و به علاوه لفظ مثلی و قیمی در آیه و روایت و سایر ادله وارد نشده آنچه مسلم است، معنا و مفهوم (مثلی و قیمی) از ناحیه شرع بیان نشده و آنچه در دست داریم تعاریفی است که فقها در باب ضمان ذکر کردهاند. لذا مناسب است ما هم همان حقیقت را بیان کنیم بدون اینکه در انتقادات وارد شویم.
به دلیل اختلاف نظرات شدیدی که در تعریف مال مثلی پیدا شده، عدهای ـ به حق ـ به دامان عرف پناه برده و معیار تشخیص مال مثلی را عرف میدانند. امام خمینی نیز در تحریرالوسیله میفرمایند:
«تعیین مال مثلی و قیمی موکول به عرف است و ظاهر این است که چیزهایی که با وسایل ماشینی در این زمان ساخته میشود مثلی یا در حکم آن میباشد.»[3]
ایشان در جای دیگر میفرمایند: «تعریف فقیهان در عصرهای مختلف بر طبق اشیای مثلی در همان زمان و عصر است.»[4]
بدیهی است که معیار تشخیص اموال مثلی توسط عرف، میزان رغبت عمومی است. بدین معنا که هر دو مالی که ضمن داشتن تشابه اجمالی ظاهری، میل و رغبت یکسان نوع افراد را نسبت به خود داشته باشند، نسبت به هم مثلی خواهند بود. قانون مدنی ایران هم که نمادی از فقه اسلامی است، در ماده 950 چنین میگوید:
«مثلی، که در این قانون ذکر شده، عبارت از مالی است که اشیا و نظایر آن نوعا زیاد و شایع باشد؛ مانند حبوبات و نحو آن و قیمی مقابل آن است؛ معذلک تشخیص این معنی با عرف است.»
قانون مدنی که معمولاً از نظر مشهور فقها پیروی کرده است، در این زمینه از نظر مشهور عدول کرده و به حق، قضاوت را به عرف سپرده است.
گفتار دوم: مستندات ضمان مثلی در مثلی و قیمی در قیمی
همانطور که مسلم است در مقبوض به عقد فاسد قابض مالک مورد معامله نمیشود و باید عین مال را به صاحبش ردّ کند، در این حالت اگر عین مال دچار خسارتی شود قابض علاوه بر ردّ عین باید جبران خسارت هم بکند ولی اگر عین مال تلف شده باشد در صورتی که مال مثلی باشد قابض باید مثل آن را به مالک ردّ کند و در صورتی که قیمی باشد باید قیمت آن را به مالک پرداخت کند.
در مبحث گذشته دانسته شد که مشهور فقها قائل به ضمان قابض هستند و او باید به هر طریق ممکن جبران خسارت کند. دلیل فقها در ضمان مثلی در مثلی و قیمی در قیمی به چند چیز استناد کردهاند از آن جمله:
[1] ـ انصاری، مرتضی، مکاسب (المحشّی)، جلد 7، ص 198.
[2] ـ همان، جلد 7، ص 198؛ خویى، سیدابوالقاسم موسوى، مصباح الفقاهه، جلد 3، ص 145.
[3] ـ «بمثله إن کان مثلیا و بقیمته إن کان قیمیا، و تعیین المثلی و القیمی موکول الى العرف، و الظاهر أن المصنوعات بالمکائن فی هذا العصر مثلیات أو بحکمها»، خمینى، سیدروح اللّه ، تحریرالوسیله، جلد 2، ص 180.
[4] ـ خمینی، سیدروح الله، کتاب البیع، جلد 1، ص 486.