«در فقه اسلامى قدیم، نظریهاى عام در مورد عقد وجود نداشت. فقه سنتى فقط عقود معینى را به طور جداگانه مورد بحث قرار مىداد و پژوهشگران باید براى نظریه عام در مورد عقد، از میان احکام مختلف این عقود، احکام مشترکى را که به طور غالب بر تمام عقود حاکم است، به دست آورند»[۵۰۹].
در مستند ذکر شده برای این نظریهها، فقها به یک حدیث مانند آنچه در قاعده فقهی بیان شد استناد نکردهاند بلکه بیان کردهاند که مستند این نظریهها کتاب ظریف است که مشتمل بر بیان دیه صدمات وارده بر استخوانهای متعددی است. بنابراین مطالب کلی مطرح شده در دیه صدمات استخوان در صورتیکه مستند به صراحت یک حدیث نبوده بلکه با کشف وجه مشترک میان چند استخوان بدست آمده باشد، می بایست با عنوان نظریه و آنچه مستند به یک حدیث باشد با عنوان قاعده مطرح شود.
گفتار اول: قاعده دیه آشکار شدن استخوان(موضحه)
الف. بررسی فقهی قاعده:
قاعده صدمه موضحه استخوان ها، مورد پذیرش مشهور فقیهان[۵۱۰] قرار گرفته است. بر اساس این قاعده:« دیه موضحه استخوان، یک چهارم دیه شکستگی آن است.» این قاعده به این شکل کلی و عام در متون روائی ما بیان شده است. روایت بیان می دارد: « .. دیه موضحه استخوان، یک چهارم دیه شکستن آن است …[۵۱۱]». علاوه بر روایت پیش گفته تعداد قابل توجهی از فقرات و قسمتهای مختلف روایت ظریف مطابق این روایت است. در برخی فقرات تصریح به یک چهارم شده و در برخی دیگر هر چند تصریح به نسبت یک چهارم نشده لکن با محاسبه و نسبتسنجی میان دیه موضحه و شکستگی به قاعده مذکور می رسیم. تنها فقراتی که تصریح به یک چهارم دیه شکستگی کرده به قرار زیر است:
دیه موضحه دنده هائی که محیط به قلب هستند یک چهارم دیه شکستگی آن می باشد.[۵۱۲]
دیه موضحه دنده هائی که در کنار بازو هستند یک چهارم دیه شکستگی آن می باشد.[۵۱۳]
دیه موضحه بازو یک چهارم دیه شکستگی آن می باشد.[۵۱۴]
دیه موضحه ساعد یک چهارم دیه شکستگی آن می باشد.[۵۱۵]
دیه موضحه استخوان لگن یک چهارم دیه شکستگی آن می باشد. [۵۱۶]
دیه موضحه استخوان ران یک چهارم دیه شکستگی آن می باشد.[۵۱۷]
دیه موضحه کشکک زانو یک چهارم دیه شکستگی آن می باشد. [۵۱۸]
دیه موضحه ساق پا یک چهارم دیه شکستگی آن می باشد.[۵۱۹]
دیه موضحه روی پا یک چهارم دیه شکستگی آن می باشد.[۵۲۰]
همانطوریک ملاحظه می شود در تمامی استخوان های فوق، تصریح به بودن دیه موضحه به میزان یک چهارم دیه شکستگی شده است.
علاوه بر استخوان های فوق، در برخی استخوان ها عبارت یک چهارم دیه شکستگی بیان نشده لکن با نسبت سنجی میان دیه موضحه و شکستگی، نتیجه آن یک چهارم می شود. این استخوان ها عبارتند از:
ستون فقرات، شانه، آرنج، بند ناخنی انگشت شست دست، بند متصل به کف انگشت شست دست، بند متصل به کف سایر انگشتان دست و بند ناخنی شست پا.
ب. بررسی قانونی قاعده دیه موضحه استخوان:
این قاعده در قانون مجازات اسلامی مصوب ۷۰ بیان نشده بود لکن قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ این قاعده را در ماده ۵۶۹ پذیرفته و مقرر می دارد:
«ماده ۵۶۹- دیه شکستن، ترک برداشتن و خرد شدن استخوان هر عضو دارای دیه مقدر به شرح زیر است: …
ت- دیه جراحتی که به استخوان نفوذ کند بدون آنکه موجب شکستگی آن گردد و نیز دیه موضحه آن، یک چهارم دیه شکستگی آن عضو است.»
با توجه به اینکه امکان اجرای این قاعده در تمامی استخوان ها وجود ندارد در ادامه بررسی استثنائات یا موارد عدم شمول قاعده می پردازیم که عبارتند از:
-
- استخوان هائی که برای شکستگی آنها دیه تعیین نشده و می بایست ارش محاسبه شود.
-
- مواردی که در روایات برای آنها به طور خاص دیه تعیین شده و مطابق با قاعده موضحه استخوان ها نمی باشد:
در اصل ظریف فقراتی در تعیین دیه صدمه موضحه استخوان ها وجود داشته که با این قاعده مطابقت ندارند و یا نسبتی بسیار نزدیک با این قاعده دارند که استخوان های ترقوه، کف دست، بند وسطی سایر انگشتان دست(غیر از شست)، بند ناخنی سایر انگشتان دست، بند متصل به کف شست پا، بند متصل به کف پا سایر انگشتان پا، بند وسطی سایر انگشتان و بند ناخنی سایر انگشتان پا از این دسته می باشند که لازم است مطابق دیه تعیین شده در روایات، دیه موضحه این استخوان ها را تعیین نمود.
مرحوم صاحب جواهر در این مورد می فرمایند:
دیه موضحه برخی استخوانهای مذکور در اصل ظریف، مطابق با ضابطه(یک چهارم دیه شکستگی) میباشد و برخی استخوانها مخالف با ضابطه هستند. میتوان با استخوانهای موافق ضابطه، استدلال به صحت این ضابطه نمود و مخالفت برخی استخوانها در اصل ظریف، موجب نفی وجود ضابطه نخواهد شد.[۵۲۱] به عبارتی موارد مخالف استثنائی بر اطلاق قاعده موضحه محسوب می شوند.
اما مشکلات اجرائی این قاعده همانند قاعده ترک برداشتن استخوان ها می باشد باین بیان که اولاً معلوم نیست نسبت مذکور می بایست با کدامیک از حالات بهبودی یا عدم بهبودی شکستگی استخوان سنجیده شود. البته با توجه به اینکه در اکثر استخوان ها که شامل استخوانهای ستون فقرات، بازو، آرنج، بند ناخنی انگشت شست، بند متصل به کف انگشت شست، باسن، ران، کشکک و ساق می باشد نسبت یک چهارم با شکستگی همراه با حالت بهبودی منطبق است می توان با حمل قاعده بر اکثر موارد این نسبت را با حالت بهبودی در نظر گرفت. دوم اینکه این دیه برای کدامیک از حالات بهبودی یا عدم بهبودی صدمه موضحه است. هرچند بیان شد که مقتضای اطلاق عدم فرق است.
گفتار دوم: نظریه فقهی دیه سوراخ کردن استخوان(نقب)
الف. جایگاه فقهی نظریه:
نظریه دیه سوراخ کردن استخوان ها بیان می دارد: «دیه سوراخ کردن استخوان، یک چهارم دیه شکستگی آن عضو است.». این نظریه با عنوانی کلی در متون روائی و فقهی بیان نشده است منتهی اصطیاد آن با توجه به فقرات مختلف اصل ظریف بوده است که برخی از این فقرات عبارتند از:
در ترقوه، اگر سوراخ شود دیه آن یک چهارم دیه شکستگی می باشد.[۵۲۲]
در دنده هائی که محیط به قلب هستند، دیه موضحه آن یک چهارم دیه شکستگی می باشد و دیه سوراخ کردن آن همانند دیه موضحه است.[۵۲۳]
در شانه، اگر سوراخ شود دیه آن یک چهارم دیه شکستگی می باشد.[۵۲۴]
در آرنج، اگر سوراخ شود دیه آن یک چهارم دیه شکستگی می باشد.[۵۲۵]
دیه سوراخ کردن کف پا، یک چهارم دیه شکستگی می باشد.[۵۲۶]
دیه سوراخ کردن ران پا، یک چهارم دیه شکستگی می باشد.[۵۲۷]
گویا بیان نسبت بین صدمه سوراخ کردن و شکستگی اشاره به امکان اصطیاد این نظریه داشته است. دیه سوراخ کردن استخوان های ترقوه، قفسه سینه، شانه، بازو، آرنج، کف دست، بند ناخنی انگشت شست دست، بند متصل به کف سایر انگشتان دست، ران، کشکک زانو، کف پا، بند ناخنی شست پا و بند متصل به کف پا سایر انگشتان، منطبق با قاعده سوراخ کردن استخوان می باشد.
ب. جایگاه قانونی نظریه:
دیه سوراخ کردن استخوان به طور خاص و موردی تنها در ماده ۶۵۷[۵۲۸] بیان شده که این ماده دیه سوراخ شدن استخوان ترقوه را ده هزارم دیه کامل می داند. اگر تفاوتی میان نفوذ و سوراخ کردن ندانیم دیه سوراخ کردن استخوان در بند ت ماده ۵۶۹ چنین بیان شده است: «ت- دیه جراحتی که به استخوان نفوذ کند بدون آنکه موجب شکستگی آن گردد و نیز دیه موضحه آن، یک چهارم دیه شکستگی آن عضو است.» بنابراین نظریه که تطبیق آن با اصل ظریف و انطباق اکثر استخوان های بدن با آن بیان شد، دیه سوراخ کردن استخوان یک چهارم دیه شکستن است. آنچه در اصل ظریف سبب برداشت معنای متفاوتی از نافذه و ناقبه شده است بیان ایندو عبارت با تعیین دیه متفاوت در استخوانهای کف پا[۵۲۹] و ساعد[۵۳۰] می باشد.