بحرانها اکثریت ذینفعان سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد.
در زمان بحران فشار زمانی برای پاسخ اضطراری وجود دارد.
یک بحران معمولاً از یک اتفاق غیرمنتظره نشأت میگیرد.
بحران شرایط مبهمی را بهوجود میآورد که عوامل و تأثیرات بحران را نامشخص میسازد.
بحران تهدیدی جدی برای هدفهای راهبردی سازمان است.
با توجه به تعاریف بحران و ویژگیهای ذکر شده در بالا، در این پژوهش شرکتهایی به عنوان شرکتهای دارای بحران مالی در نظر گرفته میشود که مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت شدهاند و بنابراین، میتوان گفت بحران مالی هر رویدادی است که میتواند شروع شکست یک شرکت یا سازمان باشد.
۲-۲-۱-۱- دلایل بحران مالی
بحران مالی نشانهای از شکست بنگاه اقتصادی است که در این راستا درک صحیح و شناخت دلایل پدیدآورنده بحران مالی بهوسیله مدیریتمالی شرکتها بسیار ضروری و با اهمیت است. اگر مدیران مالی آگاهی کافی از علل و دلایل بهوجود آورنده بحران مالی داشته باشند، میتوانند با شناسایی بهموقع علائم بحران مالی در شرکت، قبل از سقوط شرکت، مدیریت را آگاه سازند و راهکارهای پیشگیرانه را ارائه کنند (جبارزادهکنگرلویی و همکاران، ۱۳۸۸: ۶۲).
نیوتن[۱۹] (۱۹۹۸)، دلایل بحران مالی را بهطور کلی به دو دسته دلایل درونسازمانی و برونسازمانی تقسیم کرده است. از نظر وی، دلایل برونسازمانی خارج از کنترل مدیریت و شامل ویژگیهای نظام اقتصادی، رقابت، تغییرات در تجارت و بهبودها و انتقالات در تقاضای عمومی، نوسانات تجاری، تأمین مالی و اتفاقات ناگهانی به شرح زیر است (نیوتن، ۱۹۹۸: ۳۴-۳۳):
- ویژگیهای نظام اقتصادی:مدیریت شرکت باید پذیرای تغییرات رخ داده در ساختار اقتصادی باشد.
شرکتهای بزرگ دارای سازمان هستند اما شرکتهای کوچکتر بیشتر در معرض خطر ورشکستگی قرار دارند، چون شرکتهای بزرگ بهتر میتوانند در شرایط نبود ثبات بازار مقاومت کنند. - رقابت:یکی از دلایل بحران مالی رقابت است. برخی شرکتها به دلیل نداشتن توانایی لازم برای تطابق با محیط رقابتی از چرخه رقابت خارج میشوند که راهحل تطابق با محیط رقابتی میتواند مدیریت کارا باشد.
- تغییرات در تجارت و بهبودها و انتقالات در تقاضای عمومی:اگر شرکتها از بکارگیری روش های مدرن و شناخت وسیع و بهموقع خواستههای مصرفکننده جدید ناتوانباشند، شکست خواهند خورد.
- نوسانات تجاری:مطالعات نشان داده است که ناسازگاری بین تولید و مصرف، استخدام نکردن، کاهش در میزان فروش، سقوط قیمتها و غیره باعث افزایش تعداد شرکتهای ورشکسته شده است.
- تأمین مالی:مشکلات مرتبط با تأمین مالی، بیشتر از شرایط اقتصادی باعث ورشکستگی شرکتهای کوچک میشود.
- اتفاقات ناگهانی:برخی عوامل بسیار فراتر از کنترل شرکت است مانند رویدادهای طبیعی. اتفاقات ناگهانی در همه جوامع صرف نظر از نظام خاص اقتصادی آنها دیده میشود.
نیوتن (۱۹۹۸)، دلایل درونسازمانی بحران مالی واحدهای تجاری را عواملی میداند که میتوان با برخی اقدامات واحد تجاری از آنها جلوگیری کرد. اغلب این عوامل ناشی از تصمیمگیری اشتباه است و مسئولیت آن را باید بهطور مستقیم متوجه خود واحد تجاری دانست. دلایل درونسازمانی شامل ایجاد و توسعه بیش از اندازه اعتبار، مدیریت ناکارا، سرمایه ناکافی و خیانت و تقلب به شرح زیر است (نیوتن، ۱۹۹۸: ۳۵-۳۴):
- ایجاد و توسعه بیش از اندازه اعتبار:اگر شرکت، اعطای اعتبار به مشتریان را بیش از اندازه توسعه بخشد، در دریافت دیون از بدهکاران دچار مشکل میشود.
- مدیریت ناکارامد:آموزش کافیندیدن، تجربه، توانایی و ابتکار مدیریت، واحد تجاری را در باقیماندن در عرصه رقابت و فنآوری دچار مشکل میسازد. بیشترین تعداد ورشکستگیها به این دلیل بودهاند. نبود همکاری و ارتباط مؤثر مدیریت با افراد حرفهای، واکنش نامناسب و تصمیمگیری نادرست در مواقع بحران مالی هم در این طبقه قرار میگیرد.
- سرمایه ناکافی:در صورتی که سرمایه کافی نباشد شرکت ممکن است قادر به پرداخت هزینه های عملیاتی و تعهدات اعتباری در سررسید نباشد.
- خیانت و تقلب:تعداد اندکی از بحرانهای مالی و ورشکستگیها با برنامه ریزی، ساختگی و بر اثر تقلب است.
۲-۲-۱-۲- مراحل بحران مالی
واحدهای تجاری بهطور ناگهانی و غیرمنتظره دچار بحران مالی نمیشوند. بحران مالی از یکسری مسائل بحرانخیز شروع میشود و در طول زمان تقویت شده و تا یک سطح آستانه ادامه و سپس بروز پیدا میکند، با گذشت زمان احتمال وقوع آن بیشتر میشود و از انطباقنداشتن سازمان با چندین جنبه از محیط بهوجود میآید (پیتر[۲۰] و لیچتنتال[۲۱]، ۱۹۹۹: ۱۴).
نیوتن (۱۹۹۸)، نامطلوبشدن وضع مالی شرکت را به ۵ مرحله، دوره نهفتگی، کسری وجه نقد، ناتوانی پرداخت دیون مالی یا تجاری، ناتوانی پرداخت کامل دیون و سرانجام ورشکستگی تقسیم کرده است. در مرحله اول (نهفتگی) ممکن است یک یا چند وضعیت نامطلوب برای واحد تجاری وجود داشته باشد که بهوضوح قابل شناسایی نباشد. به عنوان نمونه، تغییر در تقاضای تولید، استمرار افزایش