موانع اعتماد سازمانی
باید توجه نمود که ایجاد اعتماد متقابل در سازمان فرایندی طولانی مدت و مستلزم تلاش زیاد است، زیرا موانع متعددی در سر راه اعتماد افراد به یکدیگر وجود دارد. همچنین از نقش عوامل تحریک کننده اعتماد موجود هم نباید غافل شد. برخی از موانع اعتماد و عوامل تحریک اعتماد موجود عبارت از :
- نا مشخص بودن هدف ها ؛
- ابهام در استاندارد های عملکرد؛
- نا مشخص بودن فرایند های عملکرد ؛
- رقابت های فردی یا گروهی شدید ؛
- منابع کمیاب حیاتی؛
- تغییر و تحول؛
- رفتار سیاسی
- مسائل غیر اخلاقی مانند تهمت، دروغگویی، فخر فروشی و عدم پایبندی به قول و قرار؛
- افراط در اعمال مدیریت و عدم واگذاری اختیار؛
- جاه طلبی زیاد؛ (توکلی، 1379) .
نظریه های اعتماد
ادبیات مربوط به اعتماد سازمانی به طرز مشابهی بیان می کند که روابط مبنی بر اعتماد، نقش مهمی در افزایش توانایی رهبر برای شکل دادن و تاثیر گذاری بر پیروان سازمانی دارد. پژوهشگران پیشنهاد می کنند که اعتماد بین اعضای سازمانی، برای ثبات و پایداری سازمان ضروری است(بارفوت، 2008) .
در این قسمت ،نظریه های گوناگون اعتماد بیان می گردد .
نظریه زتومکا
بر طبق نظریه زتومکا جوامع معاصر به مسئله اعتماد اهمیت خاصی می دهند، ایشان بعضی از جنبه های مرتبط با احتمال و عدم قطعیت را که ویژگی عصر حاضر است، با ظرافت خاصی به اعتماد مرتبط می سازد به اهم این ویژگی ها در زیر اشاره می شود:
- جهان کنونی تحت تاثیر تلاش های هدفمند انسانی قرار دارد، بنابراین افراد در مواجهه با آینده بایستی به صورت فعالانه اعتماد را گسترش دهند .
- به جهت فرایند جهانی شده و تخصصی شدن نقش ها و کارکرد ها و سبک های زندگی همکاری در درون جوامع و یا در کلیه سطوح محلی، ملی، و بین المللی به صورت نیاز مبرمی در آمده است، اما حوزه های عدم قطعیت نیز افزایش یافته است بنابراین هر چه وابستگی افراد به همکاری با دیگران بیشتر شود همان قدر هم به طبع آن اعتماد اهمیت می یابد. یعنی فرایند پویای وابستگی متقابل جهانی نیازمند اعتماد به عنوان یک شرط اساسی برای همکاری است.
- توسعه فنی و مدنی جدای سودمندی های غیر قابل انکار، صدماتی را نیز در پی دارد، مثل فجایع زیست محیطی و غیره …
این امر باعث می شود که تولیدات خود ما بطور نا منظمی نتوانند بدرستی محاسبه شوند بنابراین، برخورد کردن با این آسیب پذیری های بوجود آمده در جامعه مخاطره آمیز نیاز به اعتماد همگانی دارد .
- به جهت اینکه در حال حاضر با تعدد انتخاب در اکثر حوزه ها نظیر مصرف، آموزش و غیره روبرو هستیم بنابراین، هر چه افراد با انتخاب های قابل دسترس بیشتری مواجه شوند، نوع تصمیم آنها در آینده کمتر قابل پیش بینی است که این امر به شکل متعادلی به خود ما و طرفین ما برمی گردد و بنابراین برای انتخاب جایگزین کنشی، مجبوریم که اعتماد را مد نظر داشته باشیم.
- به جهت نا شناخته بودن بخش های بزرگی از جهان معاصر و به جهت مقابله صحیح با ابهام موجود در محیط اجتماعی ناگزیریم که به یکدگر اعتماد بورزیم .
- در جهان امروزی، کسان زیادی وجود دارند که به صورت گمنام بوده ولی ما از تولیدات و … آنها بهره می بریم یعنی در واقع به آنها وابسته ایم بنابراین مجبوریم که به کارایی، مسولیت پذیری و حسن نیت آنها اعتماد داشته باشیم.
- حضور فزاینده افراد نا آشنا در محیط های اجتماعی گوناگون و تماس ما با آنها به جهت ضرورت امر یکی از مواردی است که لزوم اعتماد افراد به یکدیگر را پر اهمیت می نماید.
- اعتماد با مخاطره ارتباط دارد و نوع مخاطراتی که با اعتماد در ارتباط است، بیشتر مرتبط با کنش های ارادی انسان هاست که آگاهانه صورت می پذیرد یعنی اعتماد با مخاطراتی سرو کار دارد که مرتبط با آینده ای است که انسان ها آن را ایجاد خواهند کرد .
- زتومکا فرق بین اعتماد اجتماعی و اعتماد بین شخصی را بسیار معنی دار نمی داند و از نظر ایشان در هر دو مورد مقوله های اجتماعی قرار دارند برای مثال اعتماد احتمال دارد با مواردی نظیر جنسیت ،قومیت، و نژاد، مذهب، ثروت و تصورات قالبی و پیش داوری ها ارتباط داشته باشد .
- زتومکا در رابطه اعتماد با انتظارات، قضیه نسبیت را مطرح می کند، بنابراین زتومکا چنین استدلال می کند که به جهت تنوع انتظارات محتوای اعتماد تقریبا متغیر می باشد.یعنی اعتماد مطلق وجود ندارد بلکه اعتماد امری نسبی است.
[1]- Barfoot
[2] -Ztompku